هیچکس اطاق صورتی را نکشت

ساخت وبلاگ
میگم علی من چرا انقد این آدمو گنده کرده بودم؟! مگه آدم قحطی بود؟! به جهنم که دوستم نموند و باهام قهر کرد من چه مرگم شده بود!:)) میگه قربونت برم من که میگفتم تو داری دیوونه بازی درمیاری گوشت هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 9:48

پنج سالشه! شهریور ۹۳ عروسی مهرنوش و بابک (مامان و بابای مارال) بود که خاله م برامون از یزد اوردش یه پیشی کوچولوی پشمالو و نباتی داییم گفت ماده ست و ما اسمشو گذاشتیم «ملیحه» کمی که گذشت فهمیدیم نره ول هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 9:48

یه چیز بیمارستان هیچوقت برام عادی نشد مرگ آدما شاید به مرور قابل درک و پذیرش بشه ولی سوگواری نزدیکانشون بعد از مرگشون هیچوقت عادی نمیشه اون آدمای عاجز و ناباوری که گریه میکنن اسمی رو فریاد میزنن هیچکس اطاق صورتی را نکشت...
ما را در سایت هیچکس اطاق صورتی را نکشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4premature4 بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 9:48